چطور آرامش ذهنی ایجاد کنیم؟ آرامش ذهن پایه و اساس زندگی-سادگورو
سادگورو در مورد این موضوع صحبت می‌کند که چرا آرامش ذهنی اولین چیز در زندگی است، نه آخرین نکته، و معنای واقعی آرمش داشتن را توضیح می‌دهد.
ایجاد آرامش ذهنی پایه و اساس زندگی شماست
سادگورو: آرامش چیست؟ مردم می‌گویند نشستن در کوه و مدیتیشن کردن یعنی آرامش داشتن . شخص دیگری ممکن است الکل بنوشد و بسیار آرام شود و هر کسی روشی داشته باشد. هر زمان که نفستان راضی است، شما بسیار آرام هستید. اگر به جایی می‌روید که در آن مکان سایر افراد مایل به حمایت و تشویق نفستان هستند، در آن جا احساس آرامش بیشتری می‌کنید. فقط در جاهایی که نفستان گوشمالی داده می‌شود است که در آن احساس آرامش نمی‌کنید، اینطور نیست؟
اگر برای داشتن احساس آرامش باید به کوه بروید وآنجا بنشینید، آن آرامش مال شما نیست، شاید به خاطر کوه است. زیرا وقتی پایین می‌آیید دوباره همان مشکلات را خواهید داشت. هر احمقی می‌تواند در کوه احساس آرامش داشته باشد زیرا شما فقط برای سه روز آنجا هستید. اگر سه سال در آنجا زندگی کنید، در آنجا هم مشکلاتی خواهید داشت. تعطیلی‌ها به طور معمول بسیار کوتاه هستند که این چیز خوبی است. اگر کمی طولانی تر باشند، متوجه خواهید شد حتی این روش هم موثر نیست. از آنجا که زمان بسیار کوتاهی در آنجا بودید، قبل از اینکه بتوانید مشکلات جدیدی برای خودتان ایجاد کنید، دوباره به مشکلات قبلی‌تان بازمی‌گردید. بنابراین مردم نباید در مورد کوتاه بودن تعطیلات‌شان شکایت کنند.
به طور کلی در جهان، وقتی مردم در مورد آرامش ذهن صحبت می‌کنند، فقط به این معناست که به روشی نفس‌شان را راحت کنند. آنها به جای اینکه در وضعیتی ناراحت کننده قرار بگیرند، آرزو دارند که راحت باشند. اما فرآیند تلاش برای راحت کردن نفستان، همان فرایند ناراحت کردن آن هم هست.
هرچه شخصی بیشتر سعی کند آرامش داشته باشد، فقط بیشتر آرامش خود را از دست می‌دهد و از مسیر خارج می‌شود. کسی که سعی می‌کند آرامش ذهن داشته‌باشد در واقع هرگز چنین احساسی نخواهد داشت. فقط عکس این روند اتفاق می‌افتد.
احساس آرامش چیزی نیست که بتوانید آن را ایجاد کنید. احساس آرامش چیزی نیست که اتفاق بیفتد، آرامش چیزی است که همیشه وجود دارد.
به طور کلی، احساس آرامشی که به دست می‌آورید فقط به معنی راحت کردن خودتان است. وقتی به کوه‌‌ها نگاه می‌کنید، آرام هستید. اما ناگهان یک فیل مستقیم از طرف جنگل به سمت شما می‌دود در نتیجه تمام آرامش تان از بین می‌رود. این احساس آرامش اهمیت چندانی ندارد.به جای آن بهتر است احساس ناراحتی داشته باشید، زیرا اگر ناراحت باشید، حداقل جستجو می‌کنید. اگر احساس آرامش داشته باشید فقط به وضع موجود راضی می‌شوید. از خود راضی بودن بزرگترین دشمن‌تان است. احساس ناراحتی دشمن شما نیست. از خود راضی بودن، بزرگترین دشمن‌تان است و داشتن چنین احساس آرامشی فقط راضی بودن از خودتان را ایجاد می‌کند.
احساس آرامش می‌تواند از دستاوردها هم به دست بیاید. وقتی به چیزی دست یافتید رضایت بسیار زیادی را احساس می‌کنید. احساس می‌کنید کامل هستید، یک موجود کاملید.اما این احساس فقط برای یک لحظه باقی می‌ماند. این احساس یکپارچگی در حقیقت خودِ یکپارچگی نیست. هنگامی‌که به آرزوهایتان دست پیدا می‌کنید، هنگامی‌که جاه طلبی‌‌های‌تان برآورده می‌شود، یا زمانی که همه چیز برای‌‌تان به صورت درست پیش می‌رود، یا هنگامی‌که موقعیت‌تان برای نفس و بدن‌‌تان راحت است، در واقع زمان‌هایی هستند که به طور کلی احساس آرامش می‌کنید. اما این احساس آرامش، آرامش واقعی نیست.
آرامش یعنی نیستی. آرامش چیزی نیست که آن را ایجاد کنید. احساس آرامش چیزی نیست که اتفاق بیفتد بلکه آرامش چیزی است که همیشه وجود دارد. آنچه در سطح اتفاق می‌افتد، پریشانی است.
دقیقا مثل اقیانوس است. در سطح اقیانوس امواج، تلاطم و آشفتگی زیادی که در حال وقوع است را مشاهده خواهید کرد. اما اگر به عمق آن بروید، کاملاً آرام است. کیفیت اساسی هستی، همیشه داشتن احساس آرامش است.
آرامش ذهنی حرف اول زندگی است
در حال حاضر، اکثر انسان‌‌ها تصور می‌کنند که داشتن آرامش روانی بالاترین هدف در زندگی‌شان است. چنین افرادی تنها هنگامی‌که می‌میرند در آرامش خواهند بود. حتی اگر به سگ‌‌تان غذای کافی بدهید، در آرامش می‌نشیند. شاید خوشحال نباشد اما حداقل آرامش دارد. این حالت از نظر اکثر انسانهای روی کره زمین از جمله افراد به اصطلاح معنوی، عالی ترین حالت در نظر گرفته می‌شود. آنها می‌گویند داشتن احساس آرامش بالاترین هدف است. آرامش داشتن بالاترین هدف نیست. اگر می‌خواهید امروز از شام خود لذت ببرید، باید احساس آرامش داشته باشید. اگر می‌خواهید از خانواده، کار یا گردش خود در پارک لذت ببرید، باید احساس آرامش داشته باشید. آرامش حرف اول زندگی است، نه نکته آخر زندگی. اساسی ترین چیز است. اگر چیز دیگری ندارید، حداقل باید احساس آرامش داشته باشید.
احساس آرامش به عنوان بالاترین چیز مطرح می‌شود زیرا وقتی کسی دارای ذهنی آشفته است، داشتن آرامش ذهنی از دیدگاه او بالاترین هدف خواهد بود.
احساس آرامش به عنوان بالاترین چیز مطرح می‌شود زیرا وقتی کسی دارای ذهنی آشفته است، داشتن آرامش ذهنی از دیدگاه او بالاترین هدف خواهد بود. وقتی چیزی که محروم باشید، آن چیز به بالاترین اهمیت در زندگی‌‌تان تبدیل می‌شود.
وقتی مدتی پیش در اسرائیل بودم، مرا به رستورانی بردند که شام را برای ما حاضر کرده بودند. انواع مختلفی از رستوران‌‌ها وجود دارند. برخی از رستوران‌‌ها به خاطر غذاهای خوب شان شهرت دارند. برخی از آنها به دلیل محیط شان مشهور هستند. اما برخی به خاطر مکالمه ای که در آنجا اتفاق می‌افتد، مشهور هستند. در تل آویو، این رستورانی بود که قرار بود بیشترین مکالمات فکری را داشته باشد.
مردم شروع به ورود کردند و یک نفر به من گفت "شالوم". گفتم "نَمسته " و پرسیدم: " شالوم یعنی چه؟" او پاسخ داد: "این بالاترین روش خوش آمدگویی هست. به معنای آرامش است. ” من گفتم: "چرا آرامش داشتن بالاترین روش خوش آمدگویی است؟" برای من، احساس آرامش بالاترین روش خوش آمدگویی نیست. شاید اگر در خاورمیانه متولد شده باشید، آرامش داشتن بهترین خوش آمد گویی باشد، چون هر روز شاهد اتفاقات زیادی اطراف خود هستید. اگر مردم در همسایگی شما بمیرند، مطمئناً فکر می‌کنید که آرامش داشتن عالی ترین چیز زندگی است. اما اگر همه چیز در اطراف شما آرام باشد، بدنبال شیدایی خواهید بود.
احساس آرامش داشتن قطعاً هدف نهایی نیست زیرا تنها در صورت آرامش داشتن و شاد بودن است که بدن و ذهن‌‌تان در بهترین حالت کار خواهند کرد و این پارامتر اصلی موفقیت و کارآیی شما در جهان است. کارآیی و بهره وری شما به میل‌‌تان برای انجام کاری بستگی ندارد، بلکه به توانایی شما بستگی دارد. هنگامی‌که در حالتی از ناراحتی، ناامیدی یا افسردگی قرار دارید، توانایی‌‌تان مختل می‌شود. بنابراین، اگر به بهره وری علاقه دارید، اولین و مهمترین چیز این است که یک مبنای خوش آیند برای خودتان ایجاد کنید، تا داشتن آرامش و شاد بودن برای‌‌تان مشکل نباشد. نباید به هیچ چیز بستگی داشته باشد، شما اینطور هستید. حالا با این کار، بدن و ذهن‌‌تان در بهترین حالت کار خواهند کرد و شما بدون زحمت می‌توانید آنچه را که می‌خواهید ایجاد کنید، خلق کنید.
